چرا گاهی اوقات در روابط عاشقانه، احساس میکنیم که دیگر مثل سابق عاشق نیستیم؟
عشق، یک سفر است نه یک مقصد. گاهی در این سفر، فراز و نشیبهایی وجود دارد که باعث میشود احساس کنیم آن شور و حرارت اولیه کمرنگ شده است. این احساس میتواند نگرانکننده باشد، اما لزوماً به معنای پایان رابطه نیست. شناخت دلایل احتمالی این تغییر، اولین قدم برای احیای عشق و صمیمیت است.
- ✅
روزمرگی و یکنواختی:
وقتی هر روز شبیه روز قبل باشد، هیجان و تازگی از بین میرود. - ✅
کاهش ارتباط عاطفی:
صحبت نکردن در مورد احساسات و نیازها، باعث ایجاد فاصله میشود. - ✅
عدم تلاش برای حفظ جذابیت:
بیتوجهی به ظاهر و رفتار، میتواند جذابیت اولیه را کم کند.

- ✅
اهمیت ندادن به نیازهای طرف مقابل:
نادیده گرفتن خواستهها و انتظارات شریک زندگی، احساس بیارزشی ایجاد میکند. - ✅
وجود مشکلات حل نشده:
مشکلاتی که به طور مداوم تکرار میشوند، میتوانند انرژی رابطه را تخلیه کنند. - ✅
تغییر اولویتها:
وقتی یکی از طرفین اولویتهای خود را تغییر میدهد و دیگری را نادیده میگیرد، رابطه آسیب میبیند. - ✅
فشارها و استرسهای خارجی:
مشکلات کاری، مالی یا خانوادگی میتوانند بر رابطه تاثیر منفی بگذارند. - ✅
مقایسه با روابط دیگران:
نگاه کردن به زندگی دیگران و مقایسه آن با رابطه خود، باعث نارضایتی میشود. - ✅
انتظارات غیرواقعی:
داشتن انتظارات بیش از حد از رابطه و طرف مقابل، منجر به ناامیدی میشود. - ✅
کمبود وقت گذراندن با یکدیگر:
نداشتن زمان کافی برای با هم بودن و انجام فعالیتهای مشترک، صمیمیت را کاهش میدهد. - ✅
از بین رفتن احترام متقابل:
بیاحترامی به نظرات، عقاید و احساسات طرف مقابل، پایههای رابطه را سست میکند. - ✅
عدم بخشش:
نگه داشتن کینه و عدم بخشش اشتباهات گذشته، مانع از پیشرفت رابطه میشود. - ✅
خیانت (عاطفی یا فیزیکی):
خیانت، اعتماد را از بین میبرد و ترمیم آن بسیار دشوار است. - ✅
عدم قدردانی:
فراموش کردن قدردانی از کارهای کوچک و بزرگ طرف مقابل، او را دلسرد میکند.
- ✅
تغییر شخصیت:
تغییرات اساسی در شخصیت هر یک از طرفین، میتواند باعث ایجاد اختلاف و عدم سازگاری شود.
با بررسی دقیق این موارد و صحبت کردن با صداقت با شریک زندگی خود، میتوانید به ریشه مشکلات پی برده و برای حل آنها اقدام کنید.
چرا احساس میکنیم دیگر مثل سابق عاشق نیستیم؟
1. ورود به مرحلهی عادت و روزمرگی
در ابتدای هر رابطهی عاشقانه، هیجان و تازگی حرف اول را میزند. اما با گذشت زمان، این هیجان جای خود را به عادت و روزمرگی میدهد. کارهای تکراری، گفتگوهای پیشبینیپذیر و عدم وجود چالشهای جدید میتواند باعث شود که احساس کنید دیگر آن شور و اشتیاق اولیه را ندارید.
این بدان معنا نیست که عشق از بین رفته، بلکه شکل آن تغییر کرده است. عشق بالغانه با عشق رمانتیک ابتدایی تفاوت دارد. باید بپذیرید که حفظ هیجان اولیه برای همیشه غیرممکن است. تلاش برای ایجاد تنوع و شکستن روتین روزمره، میتواند به تجدید احساسات کمک کند.
2. عدم توجه به نیازهای عاطفی یکدیگر
هر فردی در یک رابطه نیازهای عاطفی خاصی دارد. توجه، قدردانی، احترام، حمایت و احساس ارزشمند بودن از جمله مهمترین این نیازها هستند. وقتی این نیازها نادیده گرفته میشوند، فرد احساس میکند که دیگر مورد توجه و علاقه شریک خود نیست. صحبت کردن با یکدیگر در مورد نیازهای عاطفی و تلاش برای برآورده کردن آنها، نقش مهمی در حفظ صمیمیت و عشق در رابطه دارد.
3. حل نشدن مسائل و اختلافات گذشته
هر رابطهای با چالشها و اختلافاتی همراه است. اگر این مسائل به درستی حل نشوند و بارها و بارها تکرار شوند، میتوانند باعث ایجاد رنجش، ناراحتی و بیاعتمادی شوند. این احساسات منفی به تدریج جایگزین عشق و علاقه میشوند. گاهی اوقات مراجعه به مشاور متخصص میتواند راهگشا باشد.
4. تغییر اولویتها و اهداف زندگی
با گذشت زمان، اولویتها و اهداف زندگی افراد ممکن است تغییر کند. اگر این تغییرات با یکدیگر همسو نباشند، میتواند باعث ایجاد فاصله و احساس جدایی در رابطه شود. درک متقابل و احترام به اهداف فردی یکدیگر نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.
5. عدم قدردانی از یکدیگر
وقتی مدت زیادی با کسی زندگی میکنیم، ممکن است کارهای خوبی که برای ما انجام میدهد را نادیده بگیریم و فکر کنیم که وظیفهاش است. عدم قدردانی از تلاشها و محبتهای شریک زندگی، میتواند باعث شود که او احساس بیارزشی و نادیده گرفته شدن کند. ابراز قدردانی و سپاسگزاری، حتی برای کوچکترین کارها، میتواند به تقویت رابطه و ایجاد حس خوب در طرف مقابل کمک کند.
6. کمبود ارتباط کلامی و غیرکلامی
ارتباط موثر، کلید اصلی یک رابطه سالم و پایدار است. کمبود ارتباط کلامی (صحبت کردن، گوش دادن فعال) و غیرکلامی (زبان بدن، تماس چشمی، لمس)، میتواند باعث ایجاد سوءتفاهم، فاصله عاطفی و احساس تنهایی در رابطه شود. زمانی را برای صحبت کردن با یکدیگر در مورد احساسات، افکار و نگرانیهایتان اختصاص دهید. به زبان بدن یکدیگر توجه کنید و سعی کنید منظور همدیگر را به درستی درک کنید. ارتباط فیزیکی نیز نقش مهمی در حفظ صمیمیت و عشق در رابطه دارد.
7. مقایسه رابطه خود با روابط دیگران
شبکههای اجتماعی و فیلمها، تصویری کاملا مطلوب و اغلب غیرواقعی از روابط عاشقانه به نمایش میگذارند. مقایسه رابطه خود با این تصاویر میتواند باعث شود که احساس نارضایتی و ناکافی بودن کنید. هیچ رابطهای بینقص نیست و تلاش برای رسیدن به یک رابطه کاملا مطلوب، غیرمنطقی و غیرممکن است.
8. عدم اختصاص زمان کافی به رابطه
در زندگی پرمشغلهی امروزی، ممکن است زمان کافی برای اختصاص دادن به رابطه خود نداشته باشید. کار، مسئولیتهای خانوادگی و سایر تعهدات، میتوانند باعث شوند که رابطه شما در اولویتهای بعدی قرار گیرد. اهمیت دادن به رابطه و اختصاص دادن زمان با کیفیت به آن، ضروری است. حتی چند ساعت در هفته که به طور کامل به یکدیگر اختصاص داده شود، میتواند تاثیر زیادی در حفظ صمیمیت و عشق در رابطه داشته باشد. این زمان میتواند شامل یک شام عاشقانه، یک پیادهروی، یا حتی یک گفتگوی ساده باشد.
9. عدم حفظ استقلال فردی
در یک رابطه سالم، هر فرد باید استقلال فردی خود را حفظ کند و به علایق و فعالیتهای مورد علاقه خود بپردازد. غرق شدن بیش از حد در رابطه و از دست دادن هویت فردی، میتواند باعث خستگی و دلزدگی شود. حمایت از استقلال فردی شریک زندگی، به تقویت رابطه کمک میکند.
10. تغییرات هورمونی و فیزیولوژیکی
تغییرات هورمونی و فیزیولوژیکی، مانند بارداری، یائسگی، یا بیماریهای جسمی، میتوانند بر میل جنسی و احساسات عاطفی افراد تاثیر بگذارند. این تغییرات ممکن است باعث شود که فرد احساس کند دیگر مثل سابق عاشق نیست. مشاوره با پزشک متخصص نیز میتواند در این زمینه مفید باشد.
11. انتظارات غیرواقعی از رابطه
گاهی اوقات انتظارات غیرواقعی از رابطه و شریک زندگی، میتواند باعث نارضایتی و سرخوردگی شود. انتظار داشته باشید که شریکتان همیشه شما را خوشحال کند، همیشه با شما موافق باشد، یا همیشه همانطور که شما میخواهید رفتار کند، غیرمنطقی است. انتظارات خود را واقعبینانه کنید و بپذیرید که شریک زندگی شما یک انسان است و ممکن است اشتباه کند.
12. تاثیر فشارهای بیرونی
فشارهای بیرونی مانند مشکلات مالی، استرس شغلی، مشکلات خانوادگی و غیره، میتوانند بر رابطه شما تاثیر منفی بگذارند. این فشارها ممکن است باعث شوند که شما خسته، عصبی و بیحوصله شوید و نتوانید به نیازهای عاطفی شریک زندگی خود توجه کنید. تلاش کنید تا فشارهای بیرونی را مدیریت کنید و در صورت نیاز از کمک متخصصان استفاده کنید. حمایت متقابل از یکدیگر در زمانهای سخت، به تقویت رابطه کمک میکند.
13. عدم تلاش برای رشد فردی و مشترک
رابطهها پویا هستند و با گذشت زمان تغییر میکنند. اگر شما و شریک زندگیتان برای رشد فردی و مشترک تلاش نکنید، ممکن است از هم دور شوید و احساس کنید که دیگر نقاط مشترکی ندارید. به دنبال فرصتهایی برای یادگیری مهارتهای جدید، تجربههای جدید و رشد فردی باشید. با شریک زندگی خود در این مسیر همراه باشید و از یکدیگر حمایت کنید. شرکت در دورههای آموزشی مشترک، سفر کردن و خواندن کتابهای مفید، میتواند به رشد مشترک شما کمک کند.
14. وجود مشکلات جنسی
رضایت جنسی، بخشی مهم از یک رابطه عاشقانه است. وجود مشکلات جنسی، مانند کمبود میل جنسی، اختلال عملکرد جنسی، یا عدم رضایت از رابطه جنسی، میتواند باعث ایجاد نارضایتی و فاصله عاطفی در رابطه شود. صحبت کردن با شریک زندگی خود در مورد مشکلات جنسی و مراجعه به متخصص در صورت نیاز، ضروری است. تلاش برای شناخت نیازهای جنسی یکدیگر و یافتن راههایی برای افزایش رضایت جنسی، به تقویت رابطه کمک میکند.
15. عدم وجود صداقت و اعتماد
صداقت و اعتماد، پایههای اصلی یک رابطه سالم و پایدار هستند. اگر در رابطه خود صداقت وجود نداشته باشد، یا اعتماد بین شما از بین رفته باشد، رابطه شما آسیب جدی خواهد دید. همیشه با شریک زندگی خود صادق باشید و به او اعتماد کنید. اگر در گذشته اشتباهی مرتکب شدهاید، با صداقت آن را بپذیرید و برای جبران آن تلاش کنید. ایجاد دوباره اعتماد پس از خیانت، بسیار دشوار و زمانبر است، اما غیرممکن نیست.







سال ها فکر می کردم فقط من هستم که گاهی حس می کنم آن جرقه های اول عشق کم رنگ شده، تا این که فهمیدم طبیعت هر رابطه پختگی پیدا کردن است. مثل یک درخت که از شاخه های پر از شکوفه به ساقه ای مقاوم تبدیل می شود. یک بار با همسرم سه ماه هر شب سر یک موضوع تکراری بحث می کردیم تا بالاخره متوجه شدیم فقط دارد از سر خستگی روزمره واکنش نشان می دهد نه از سر بی علاقگی. گاهی وقت ها یک فنجان چای در سکوت، همان دعوتی دوباره برای شروع است.