چرا گاهی در روابط عاشقانه احساس میکنیم که طرف مقابل به ما اهمیتی نمیدهد؟
در یک رابطه عاشقانه، همه ما به دنبال احساس دوست داشته شدن، ارزشمند بودن و مورد توجه قرار گرفتن هستیم. اما گاهی اوقات، علیرغم وجود عشق و علاقه، ممکن است احساس کنیم که طرف مقابل به ما اهمیتی نمیدهد و این حس میتواند بسیار آزاردهنده و مخرب باشد.
عدم توجه به علائم هشداردهنده:
نادیده گرفتن علائم هشداردهنده در رابطه، مانند عدم تمایل به صرف وقت با هم، بیاحترامی، یا دروغگویی، میتواند منجر به بروز این احساس شود که طرف مقابل به شما اهمیتی نمیدهد.ترس از آسیبپذیری:
گاهی اوقات، ترس از آسیبپذیری و صمیمی شدن باعث میشود که از ابراز احساسات و نیازهای خود خودداری کنیم. این امر میتواند باعث ایجاد فاصله عاطفی و احساس عدم اهمیت داده شدن شود.تغییرات در رابطه:
با گذشت زمان، روابط تغییر میکنند. ممکن است هیجان و اشتیاق اولیه کاهش یابد. باید برای حفظ صمیمیت و عشق در رابطه، تلاش کنید و با تغییرات سازگار شوید.مشکلات حل نشده:
وجود مشکلات حل نشده و اختلافات دائمی میتواند باعث ایجاد تنش و دوری در رابطه شود. این مشکلات باید به طور جدی بررسی و حل شوند.کمبود اعتماد به نفس:
کمبود اعتماد به نفس میتواند باعث شود که دائماً به دنبال تایید و توجه از طرف شریک خود باشید. این نیاز مداوم به تایید میتواند باعث خستگی و فرسودگی او شود.مشکلات شخصی شریک عاطفی:
گاهی اوقات، مشکلات شخصی شریک عاطفی شما، مانند افسردگی، اضطراب، یا مشکلات مربوط به گذشته، میتواند باعث شود که او نتواند به درستی به شما توجه کند. در این شرایط، حمایت و درک شما بسیار مهم است.اگر در رابطهتان احساس میکنید که طرف مقابل به شما اهمیتی نمیدهد، باید با او صحبت کنید و احساسات خود را به طور با صداقت بیان کنید. سعی کنید با همدلی به حرفهای او گوش دهید و درک کنید که چه عواملی ممکن است باعث این رفتار شده باشند.
چرا گاهی احساس میکنیم در رابطه عاشقانه نادیده گرفته میشویم؟
عدم تطابق در زبان عشق
آیا میدانید هر فرد زبان عشق خاص خود را دارد؟ممکن است شما به دریافت کلامی محبت نیاز داشته باشید، در حالی که همسرتان با هدیه دادن یا انجام کارهای خدماتی عشق خود را ابراز کند.عدم آگاهی از این تفاوتها میتواند باعث شود احساس کنید مورد توجه نیستید.بهطور مثال، اگر شما نیاز دارید همسرتان هر روز به شما بگوید دوستت دارم، اما او به جای آن برایتان شام بپزد، ممکن است احساس کنید به نیازهای عاطفی شما توجهی نمیشود.شناخت زبان عشق خود و شریکتان، گامی کلیدی در درک و رفع این احساس است.
در مورد زبان های عشق تان صحبت کنید.
از او بپرسید چطور میتوانید حس بهتری به او بدهید و از او بخواهید همین کار را برای شما انجام دهد.تغییرات کوچک میتواند نتایج بزرگی داشته باشد.حتی نوشتن یک یادداشت کوچک هم میتواند تفاوت زیادی ایجاد کند.به دنبال الگوهای رفتاری باشید و سعی کنید زبان عشق او را درک کنید.
مشغلههای ذهنی و استرس
زندگی پر از دغدغه است. گاهی اوقات استرس شغلی، مشکلات خانوادگی یا سایر مسائل میتوانند باعث شوند فرد نتواند به طور کامل در رابطه حضور داشته باشد و به نیازهای عاطفی همسرش توجه کند. در این شرایط، ممکن است طرف مقابل حواسپرتی نشان دهد، فراموشکار شود یا نتواند به اندازه کافی برای شما وقت بگذارد. بهجای اینکه این رفتار را به عنوان بیاهمیتی تلقی کنید، سعی کنید با او همدلی کنید و ببینید چه چیزی او را آزار میدهد. 
به او بگویید که احساساتش را درک میکنید و برای شنیدن حرف هایش آماده اید. گاهی اوقات، همه ما به یک شنونده خوب نیاز داریم. همدردی کلید حل بسیاری از مشکلات است.
مشکلات در برقراری ارتباط
ارتباط ضعیف، یکی از اصلیترین دلایل بروز سوءتفاهمها و احساس نادیده گرفته شدن است. اگر نتوانید به درستی احساسات و نیازهای خود را بیان کنید، و یا به صحبتهای طرف مقابل به دقت گوش ندهید، احتمالاً دچار مشکل خواهید شد. ممکن است از طعنه و کنایه استفاده کنید، یا به جای بیان مستقیم نیازهایتان، انتظار داشته باشید طرف مقابل خودش حدس بزند. یاد بگیرید به طور شفاف و با صداقت با هم صحبت کنید، بدون اینکه یکدیگر را سرزنش کنید یا قضاوت کنید. از “من” پیامها استفاده کنید، به این معنی که به جای اینکه بگویید “تو همیشه. . . “، بگویید “من احساس میکنم. . . وقتی تو. . . “. سکوت و اجتناب از صحبت کردن، فقط مشکلات را عمیقتر میکند.
توقعات غیر واقعی
گاهی اوقات ما انتظارات غیرواقعی از رابطهمان و یا از طرف مقابل داریم. ممکن است فکر کنیم شریکمان باید همیشه در دسترس باشد، تمام نیازهای ما را برآورده کند و هرگز ما را ناراحت نکند. هیچ انسانی کامل نیست و هیچ رابطهای بدون چالش وجود ندارد. داشتن انتظارات غیرواقعی میتواند باعث شود همیشه احساس ناامیدی و نارضایتی داشته باشیم. توقعات خود را بررسی کنید و ببینید آیا واقعبینانه هستند یا نه. به این فکر کنید که چه چیزی واقعاً برای شما مهم است و روی آن تمرکز کنید. انعطاف پذیر باشید و آماده باشید تا در مورد انتظاراتتان با هم صحبت کنید. پذیرش نقص های یکدیگر، بخش مهمی از یک رابطه سالم است. رابطه یک خیابان دو طرفه است، هر دو طرف باید تلاش کنند.
کمبود صمیمیت عاطفی
صمیمیت عاطفی به معنای احساس نزدیکی، امنیت و درک شدن در رابطه است. اگر در رابطه صمیمیت عاطفی وجود نداشته باشد، ممکن است احساس تنهایی و دوری کنید. صمیمیت عاطفی نیازمند این است که با هم در مورد احساسات، ترسها و آرزوهای خود صحبت کنید، یکدیگر را حمایت کنید و به نیازهای عاطفی هم اهمیت دهید. سعی کنید فضایی امن و صمیمی ایجاد کنید که هر دوی شما بتوانید بدون ترس از قضاوت، احساسات خود را بیان کنید. وقت بگذارید تا فقط با هم صحبت کنید و همدیگر را بشناسید. فعالیت هایی را انجام دهید که باعث تقویت پیوند عاطفی شما می شود، مانند رفتن به یک سفر رمانتیک یا انجام یک سرگرمی مشترک. لمس فیزیکی، مانند در آغوش گرفتن یا گرفتن دست، میتواند به تقویت صمیمیت عاطفی کمک کند.
احساس ناامنی و شک
اگر به خودتان و یا به رابطهتان اعتماد کافی ندارید، ممکن است دائماً نگران باشید که طرف مقابل به شما اهمیتی نمیدهد یا اینکه شما را ترک خواهد کرد. این احساس ناامنی میتواند باعث شود رفتارهایی از خود نشان دهید که رابطه را تخریب کنند، مانند حسادت بیش از حد، کنترلگری یا نیاز دائمی به تایید. روی افزایش اعتماد به نفس خود کار کنید و سعی کنید ریشههای احساس ناامنی خود را شناسایی کنید. در صورت نیاز، از یک متخصص کمک بگیرید. اعتماد سازی یک پروسه زمان بر است و نیاز به صداقت و شفافیت دارد. در مورد ترس ها و نگرانی های خود با همسرتان صحبت کنید. به دنبال راه هایی باشید تا حس امنیت و ثبات را در رابطه خود تقویت کنید.
تکراری شدن رابطه
بعد از مدتی، ممکن است رابطه به سمت تکراری شدن پیش برود. انجام دادن کارهای روزمره به صورت مداوم و نداشتن تنوع و هیجان، میتواند باعث شود احساس کنید رابطه سرد شده است. سعی کنید با انجام دادن کارهای جدید و غیرمنتظره، رابطه را از یکنواختی درآورید. به یک سفر بروید، یک سرگرمی جدید را امتحان کنید، یا فقط یک شب رمانتیک را با هم سپری کنید. مهم این است که خلاق باشید و سعی کنید با هم لحظات لذتبخشی را تجربه کنید. غافلگیری های کوچک میتواند تاثیر زیادی داشته باشد. به دنبال فعالیت هایی باشید که هر دوی شما از انجام آن لذت می برید. تنوع، چاشنی زندگی است.
عدم قدردانی
آیا به کارهایی که همسرتان برای شما انجام میدهد، توجه میکنید و از او قدردانی میکنید؟ اگر قدر زحمات یکدیگر را ندانید، ممکن است احساس کنید تلاشهایتان نادیده گرفته میشوند. سعی کنید به کارهای کوچک و بزرگ توجه کنید و از همسرتان به خاطر آنها تشکر کنید. گفتن یک “ممنون” ساده میتواند تاثیر زیادی داشته باشد. نوشتن یک نامه تشکر یا انجام دادن یک کار کوچک برای جبران محبت او، میتواند نشان دهد که چقدر قدردانش هستید. قدردانی، احساس خوشبختی و رضایت را در رابطه افزایش می دهد. به دنبال فرصت هایی برای قدردانی از همسرتان باشید. قدردانی باید با صداقت و از ته قلب باشد. حتی قدردانی از چیزهای کوچک، میتواند تفاوت زیادی ایجاد کند.
انتقاد بیش از حد
انتقاد مداوم و سرزنش کردن میتواند باعث شود فرد احساس بیارزشی و نادیده گرفته شدن کند. اگر همیشه به دنبال عیب و ایراد گرفتن از همسرتان باشید، او احساس خواهد کرد که هرگز نمیتواند شما را راضی کند. به جای انتقاد کردن، سعی کنید رفتارهای مثبت را تشویق کنید و در صورت نیاز، با لحنی مهربان و سازنده بازخورد دهید. 
به جای تمرکز بر روی اشتباهات، بر روی نقاط قوت همسرتان تمرکز کنید. انتقاد سازنده، میتواند به رشد و بهبود رابطه کمک کند. انتقاد مخرب، فقط باعث ایجاد ناراحتی و تنش می شود. قبل از انتقاد کردن، به این فکر کنید که آیا حرف شما کمکی به حل مشکل می کند یا خیر.
اولویتهای متفاوت
اگر شما و همسرتان اولویتهای متفاوتی در زندگی داشته باشید، ممکن است احساس کنید به اندازه کافی مورد توجه نیستید.بهعنوان مثال، اگر همسرتان همیشه کارش را بر شما ترجیح دهد، ممکن است احساس کنید برای او اهمیت کمتری دارید.در مورد اولویتهای خود با هم صحبت کنید و سعی کنید به یک توافق برسید.به این فکر کنید که چگونه میتوانید تعادلی بین نیازهای خود و نیازهای همسرتان ایجاد کنید.ایجاد تعادل بین کار، خانواده و رابطه، میتواند چالش برانگیز باشد.اولویت بندی صحیح، به حفظ سلامت و شادابی رابطه کمک می کند.
بعضی وقتا اونقدر تو خواسته های خودمون گم میشیم که یادمون میره طرف مقابل هم نیازهایی داره. یادمه یه مدت همیشه از شوهرم توقع داشتم دائم بگه دوستت دارم، تا اینکه فهمیدم زبان عشقه اون کارای عملیه، مثل درست کردن صبحونه. حالا باهم یه توافق داریم: من کمتر غر میزنم، اونم گاهی یه تشکر قشنگ نثارم میکنه. گاهی مشکل از خودمونه که به جای همدلی، با غر زدن همه چیز رو خراب تر میکنیم. کاشفیفتم چقدر راحت میشه با یه لبخند ساده فضا رو عوض کرد.